متن آهنگ ه افق دریا تا غروب میرسه با موج بعدی پام میره فرو زیر شن بی نظمن ابرا آسمونه که میگه شعر کنارشم بام داد میکشه اون آزاده اون آزاده میریزه حتی پروانه دلش از دیدن رقصش با پای برهنه میکشید سایه آفتابو به چشم وقتی دونه های شن رو پوستش می نشست اون آزاده اون آزاده من میگم بهترین قصه هامو بهش زبون میریزم شاید بشینه به دلش صورتش و سیرتش می خوره به سنش فرقی نمی کنه جهنم بره یا بهشت اون آزاده مثل نــــور مثل بــــاد انگار روح طبیعتو خوب گرفته یاد آشناترم باهاش از بقیه غریبه ها هنوز کنجکاوم کشف می کنمش هرروز باز خطر می کنم باهاش حرص میخورم به جاش بغل می کنیم با هم تنه گرم نخلارو بهش نشون میدم جای خوب شده زخمامو راه میرم کنارش شب زیر چتر مهتابو دستاش یخن همیشه بهش میدم گرمامو اما دختر خوبی نی اینو میدونن همه به چند نفر برمیخوره حرف می زنه هردفعه بدخواهی نمونده که جلوش زانو نزنه هر کی با من دشمنه با اون هم بده بازی دادنش سخت نی غیرممکنه یه قدم جلوتره همیشه سمج و مشکله بی رحم و مهربونه همزمان یه کم بیحوصله جلوش لشکر بزدله خونشون می پاشه تو صورتش خشنه خوشگله من حال می کنم می بینم از هول شدن دشمناش جلوش انرژی می گیرم از این که توقع دارن یه زن ساده ببینن بد میخوره تو پرشون خوشحالم می میرن ولی جنگ واسه زندگی ساده نیست همیشه آدما جورای مختلفی رشد میکنن آدمایی مثل اون رو در رو کسی حریفشون نی اونا بدترین ضربه رو از پشت می خورن Bahram – Oon Azadeh Lyric می شینه جلوم از پشت زخماشو میدوزم اینا فقط زخم که نیستن پرن از زهر خون کثیفو مک می زنم تف میکنم تو ظرف تو روی نمک نشناسای خائن توزرد میکنم یه تیکه از وجودم میذارم رو زخم بخیه ها دونه دونه نخ میره توی سوزن کیمیا میکنم خاک شعرامو به هنر تا دوباره جنگجوی زیبامو زنده کنم بهش میگم انتقام شیرینه شیرین تر از قند ولی این مهمه چی میده ماروبه هم پیوند نمی گم باید بخشید یا حتی فراموش کرد میگم باید جنگید واسه دلیل بزرگتر فقط از رفتنم نترس من قول میدم از سنگرت نرم عقب بی تو لالم خفه ولی چیزایی که ما میخوایمو شاید حتی نبینن نتیجه و نوه ام انقدر دور شدیم از ته بیرونیم و بی قفس اما جفتمون می دونیم که این جاده یه طرفه ست تحت حمله از هر طرف ما همو ندادیم از دست به رهایی باد قسم تو واسه من بسی منم واسه تو بسم ولی زخما زیاده باید کاری کنیم عفونت بخوابه چه چیزی بهتر از نمک دریائه بیا بریم تا غروب نشده کامل رو صورتم حس میکنم نسیم ساحلو یه کمی دیگه فقط بدیم ادامه یه کمی دیگه فقط یه کمی دیگه فقط بدیم ادامه خیره به افق دریا تا غروب میرسه با موج بعدی پام میره فرو زیر شن بی نظمن ابرا آسمونه که میگه شعر کنارشم بام داد میکشه اون آزاده اون آزاده میریزه حتی پروانه دلش از دیدن رقصش با پای برهنه میکشید سایه آفتابو به چشم وقتی دونه های شن رو پوستش می نشست اون آزاده اون آزاده
نمایش بیشتر